سر یکی از کلاسهای دوران ارشد بحثی درباره نگاههای هیز و جنسی مردان به زنان در معابر و مترو و… در گرفت. همه همکلاسیها(که غالبا خانم بودند) از آزاردهنده بودن این وضعیت میگفتند. استاد آن کلاس یک خانم میانسال بود که پس از دو دهه زندگی در اسپانیا به تازگی به ایران بازگشته بود و صریحا نیز خودش را فمینیست مینامید(تقریبا هیچ جلسهای بدون کلکل با هم در طول ترم نداشتیم). در حین این بحث من کاملا ساکت بودم و استاد هم این سکوت من برایش عجیب بود. از من پرسید آقای اقبالی نظر شما درباره این بحث چیه؟
من گفتم نگاه هیز مردان از دو منظر قابلیت تحلیل دارد. یکی از منظر خرد و سطح رفتار فردی و دوم از منظر کلان و سطح رفتار اجتماعی. از منظر خردنگری با صحبتهای دوستان مبنی بر آزاردهنده بودن این نگاهها موافقم و آن را مصداق تعرض به امنیت و آسایش زنان میدانم. اما اگر بخواهم در مقیاسی کلانتر به این پدیده بنگرم، آن را بهمثابه فرصتی بکر و زمینهای مهیا برای تضمین نهاد خانواده در ایران میفهمم. جملهام که تمام شد صدای غر و اعتراض همکلاسیها بلند شد! استاد کلاس را آرام کرد و به من گفت اگر ممکن است کمی بیشتر در این باره توضیح بده.
گفتم من دلیل اعتراض دوستان را میدانم و میپذیرم. نگاه هیز مردان به هیچ وجه مورد تایید نیست. من هم آن را تایید نمیکنم اما در مقام یک کارشناس اجتماعی سعی میکنم رهیافتهای مختلفی را نسبت به یک پدیده اجتماعی اتخاذ کنم و آنها را تحلیل و ارزیابی نمایم. اگر از همه این بانوان محترم که اکثرا هم متاهل هستند درباره ویژگی مرد مطلوب و دلخواهشان سوال کنید، اگر خودسانسوری نکنند و راحت به شما پاسخ دهند، یقینا «ولع جنسی» در رابطه زناشویی را به عنوان یکی از آن ویژگیها ذکر خواهند کرد.
مردی که در خانه همواره پتانسیل قرار گرفتن در موقعیتِ making love را دارد و با کوچکترین سیگنالهای جنسی همسرش on میشود، قطعا مطلوبتر از مردی است که نسبت به این مسائل سرد و خاموش بوده و باید با زور انواع و اقسام قرصها و داروهای تقویتی و محرّک او را در موقعیت کنش عاطفی و جنسی با همسر قرار داد. از نظر علمی نیز دسته اول مردانی هستند که از سلامت جنسی(به معنای فیزیکال آن) برخوردارند و دسته دوم در زمره اختلالات جنسی و نیازمند درمان قرار میگیرند. یکی از همکلاسیها گفت: خب این چه ربطی به نگاه هیز کردن به زن و بچه مردم تو مترو داره؟
گفتم: نگاه هیز مردان در خیابان اگرچه در سطح رفتار فردی مذموم است اما از یک منظر کلاننگر نشانه سلامت جنسی(Sexual Health) مردان(تاکید میکنم به معنای Physical) است که اگر با سیاستگذاری درست در مسیر اصیل خودش قرار گیرد، قویترین ضمانت را برای نهاد خانواده خواهد داشت. اما واضح است که در شرایط موجود که خبری از سیاستهای تسهیلگر در امر ازدواج نیست و از سوی دیگر اختلاط بیحدوحصر در فضاهای عمومی وجود دارد و زنان هم روزبهروز نسبت به افزایش جذابیت جنسی خود اهتمام بیشتری میورزند، نباید منتظر نتیجهای غیر از چشمچرانی باشیم. مگر اینکه شما قائل باشید توصیه به تقوای فردی زورش به ساختارها میچربد!
صحبتهای من که تمام شد جو سنگینی در کلاس حاکم شده بود. استاد اما برای اولین بار صحبتهای مرا تایید کرد و گفت: آقای اقبالی یک بار تو این کلاس حرف حساب زد! آروم گفتم شرمندم نکنید استاد! استاد اینطور ادامه داد: این نکتهای که آقای اقبالی گفتند را من در اسپانیا به چشم خودم دیدهام. الان یکی از مسائل و چالشهای اصلی این کشور بحث سردی مردان است. مصرف داروهای جنسی در این کشور غیرعادی است. بحث دوباره بالا گرفت و برخی از دوستان با استاد همراه شدند و برخی هم بر همان مخالفت خود پافشاری کردند. اما غرض از بیان این خاطره چه بود؟
خواستم این نکته را عرض کنم که «خانه گرم» مهمترین هدفی است که اسلام در تشریع احکام و قواعد جنسیتی خود به دنبال آن است و این خانه گرم هم مطلوب زنان است هم مطلوب مردان. اما گاهی ما در تشخیص علایق و مطلوبهای خود عمدا یا سهوا دچار اشتباه میشویم.
دیدگاهتان را بنویسید