در مترو حوالی ساعتهای 4 عصر، جمعیت قابل توجه مترو را خانمهایی تشکیل میدهند که از سر کار بازمیگردند. اکثر آنها را میتوان از روی لباس فرمشان تشخیص داد. صحبتهایی که بین آنان رد و بدل میشود، نشان میدهد که بیشتر آنان در شرکتهای خصوصی مشغول به کار هستند.
همچنین مکالمههای آنان نیز بوی دغدغهها و مسائلی را میدهد که بین اکثرشان مشترک است. چند نفر از یک شرکت که با یکدیگر همکار بودند بلند بلند مشغول صحبت بودند. “هفته قبل مرخصی میخواستم اما کارفرمای شرکت قبول نکرد، امروز هم به خاطر بیماری بچهام یک ساعت میخواستم زودتر برگردم نگذاشت”. این اولین جمله بود و بعد از آن درد و دل بقیه بانوان مترو نیز شروع شد.
درد و دلها و شکایتهای این خانمها معطوف به ساعت کاریهای غیرمنعطف و شرایط نامناسب محیط شرکت بود. یکی از آنان میگفت، اگر در شرکت یک اتاق کوچک بود که میتوانستیم بین کار کمی استراحت کنیم خیلی بهتر بود. دیگری ادامه میداد که وضعیت سرویسهای بهداشتی نامناسب است و مشترک بودن سرویسهای بهداشتی با مردان مشکلات زیادی دارد.
در کنار همه مشکلاتی که بیان کردند، تصمیم و عزمی برای تغییر شغل نداشتند. چرا که در حال حاضر وضعیت اقتصادی جامعه بسیاری از خانوادهها را تحت فشار قرار داده است و البته برخی هم مایل نیستند تمام وقت خود را در خانه بمانند. از سوی دیگر، عدم مهارت کافی و وضعیت کلی بازار کار به صورتی است که گزینه بهتر دیگری برای تغییر شغل خود ندارند. به این صورت که بیشتر فرصتهای شغلی زنان در بازار کار معطوف به کارهایی مانند منشیگری و یا کارمندهای رده پایین شرکتها و ادارات است.
مسئله اشتغال زنان
بحث اشتغال زنان در دهههای اخیر به مسئله پیچیده و پرچالشی تبدیل شدهاست. اشتغال زنان در ایران ابعاد گستردهای دارد. به طوری که میتوان از منظرهای گوناگون مانند ابعاد هویتی و یا مباحثی چون دوگانه اشتغال و خانه داری به آن پرداخت.
فارغ از مسائل هویتی و مباحث فوق که در جای خود بسیار مهم هستند، بخش قابل توجهی از زنان به دلیل گرایشات و زمینههای اقتصادی و یا علایق فردی وارد بازارهای کار شدهاند. بازارهای کاری که اکثرا شرایط و محیط کاری مطلوب و متناسب با زنان را ندارد. به برخی از این شرایط نامناسب در سطرهای ابتدایی اشاره شد. با این وجود باید توجه داشت که هر شغلی ملزومات و شرایط متفاوتی دارد. به همین دلیل مشکلات اشتغال زنان به تناسب هر شغل نیز متفاوت است. اما برخی از مشکلات و خلاهای موجود در بیشتر شغلها مشترک هستند.
ساعات کاری منعطف
یکی از مهمترین مسائل اشتغال زنان، عدم انعطاف ساعات کاری است. زنان به دلیل ملاحظات مادری و ویژگیهای جسمانی نیازمند ساعات کاری منعطفتری نسبت به مردان هستند. ساعات کاری طولانی و غیر منعطف باعث میشود زنان از لحاظ روانی و جسمی خسته شوند. همچنین مادران وقت بیشتری را برای تربیت و نگهداری فرزندان صرف میکنند و به همین دلیل باید ساعات کاری مادران شاغل منعطف باشد تا بتوانند در کنار شغلشان به فرزندانشان نیز برسند.
مسئله ساعات کاری منعطف با موضوع زمان مرخصی نیز مرتبط است. زنان در ماه تغییرات فیزیولوژی را طی میکنند که شرایط جسمانی آنان تحت تاثیر قرار میگیرد. این مسئله باعث میشود که در آن برهه به سختی در محل کار حضور پیدا کنند و مشکلات جسمی و روحی برای آنان پیش آید. در نتیجه باید این مسئله را در تعیین روز و ساعات مرخصی زنان لحاظ کرد.
مرخصی زایمان
دیگر بعد مرخصیها، مرخصی زایمان است. با وجود اینکه این مرخصی در کشور به صورت قانون تصویب شدهاست، در بیشتر شرکتهای خصوصی رعایت نمیشود. به طوری که این زنان شاغل در صورت بارداری یا از کار اخراج میشوند و یا مدت زمان کمتری از 9 ماه را به آنان مرخصی میدهند. در مواردی دیگر این مرخصی که به آنان داده میشود برخلاف قانون، بدون حقوق است. با وجود اینکه همین مقدار مرخصی به کمک بسیاری از زنان آمدهاست، این سازوکار مرخصی نیز مشکلاتی را ایجاد میکند. 9 ماه دوری از کار و بعد از این مدت به یکباره جدا شدن از فرزند و 8 ساعت سرکار ماندن مشکلاتی را به وجود میآورد. بنابراین بهتر است این مرخصی به صورت منعطفتری اعمال شود تا زنان بتوانند با شرایط بهتری به کار خود ادامه دهند.
در این خصوص میتوان با توجه به شرایط شغل و یا روحیات مادر این مرخصی را به طور دیگری تعبیه کرد. برای مثال مادر بتواند به تدریج سرکار حضور پیدا کند. یا با توجه به شرایط شغلی بتواند از زمانی که خود مادر آمادگی دارد، کار را به صورت دورکاری و در خانه انجام دهند و سپس از زمانی که کودک و خودشان آمادگی دارد، به صورت حضوری کار خود را ادامه دهند.
شرایط نامناسب محیطی
یکی دیگر از مسائلی که موجب بروز مشکلات میشود، شرایط محیطهای کاری است. در بسیاری از مشاغل محیطهای کار زنان و مردان مشابه است. به صورتی که زنان در یک محیط مشترک با مردان کار میکنند و حتی سرویس بهداشتی آنان نیز مشترک است. این اشتراک متناسب با ویژگیهای متفاوت زنان و مردان نیست. در نتیجه شرایط به زیان زنان میشود. زیرا معماری ساختمان و سرویس بهداشتیها معمولا با توجه به فیزیولوژی و ویژگیهای مردانه ساخته شدهاست و در آن به نیازهای زنان توجهی نشده است. این عدم توجه به فیزیولوژی زنان حتی در نوع میز و صندلیها نیز مشهود است. بنابراین باید محیطهای کاری نیازهای زنان را در خود جای دهند. اختصاص سرویس بهداشتی جداگانه و فضای کاری که بتوانند زنان در طول روز به استراحت بپردازند. همچنین اختصاص فضایی جداگانه برای کار زنان و میز و صندلی متناسب با فیزیولوژی آنان نیز از نیازهای مهم زنان شاغل است.
عدم وجود مهدکودک
همچنین در بسیاری از ادارات و شرکتها مهدکودک وجود ندارد. ایجاد مهدکودک و یا خانه بازی که نزدیک و در کنار محل کار مادر باشد بسیار مطلوب است. با این حال هنوز محیطهای کاری ساختاری مردانه دارند و به این بعد از وجوه زنانه بی اعتنا هستند. عدم توجه به نیازهای مادران و نبود اتاق مادر و کودک در دیگر صحنه های زندگی شهری مانند متروها و اماکن عمومی مثل پاساژها نیز کاملا مشهود است.
شغل های سطح پایین
علاوه بر مشکلاتی که در شغلهای فعلی وجود دارد باید به این نکته اشاره داشت که اشتغال زنان در جامعه به کارهایی خرد و دون پایه محدود شدهاست که در آن چیزی بر توانایی، علم و یا مهارت زنان افزوده نمیشود. در این صورت آنها تنها نیروهای کار ارزانی برای شرکتها و ادارات شدهاند. بنابراین علاوه بر حل مشکلات فعلی زنان در این محیطهای شغلی، سیاستگذاری در این امر باید به سمتی حرکت کند که زنان بر اساس علایق، مهارت و تحصیلات به سمت شغل و بازار کار هدایت شوند. این امر مستلزم این است که قبل از ورود به بازار کار مهارت، علم و دانش کسب کنند. همچنین در ادامه فرصت اشتغال براساس مهارت و تخصص آنان فراهم شود.
بنابراین باید ساختارهای فعالیت اجتماعی و شغل متناسب با ویژگیها و شرایط زنان تعبیه شود. در این شرایط که همه چیز براساس شرایط مردانه است، امکان فعالیت زنان بسیار سخت میشود. به بیانی دیگر در شرایط فعلی ساختارهای مردانه شرایط کار بر زنان تحمیل میشود. در نتیجه اشتغال زنان باید براساس شرایط و ویژگیهای زنان ساختار یابد. در غیر این صورت چنانچه ذکرش گذشت، مشکلات بسیاری را برای زنان ایجاد میکند.
نویسنده: زهره حسنی سعدی
|جنس اول؛ رسانه زنان و خانواده
دیدگاهتان را بنویسید