پیمایشهای اجتماعی با این هدف انجام میشود که واقعیت اجتماعی جامعه را کشف و به نحوی قابل درک و تفسیر کند. پیمایشها و تحقیقات باید گزارشگر واقعیت باشند و واقعیتها را آنگونه که هست بازنمایی کرده و در اختیار سیاستگذار و برنامهریز قرار بدهد. اما یک تذکر مهم این است که آیا همواره به این تعهد اخلاقی و علمی عمل میشود؟
پرسش سادهای که قرار است یک تحقیق اجتماعی پاسخ بدهد، در یک کلام این است که «در جامعه چه خبر است؟». واقعیتهای اجتماعی به سادگی برای همگان روشن و شفاف نیست و دادههای آماری به همین جهت اهمیتی فزاینده پیدا میکند. اما پیمایشها، هم این قابلیت را دارند که نمایشگر و گزارشگر واقعیت باشند و هم میتوانند واقعیتهای جدیدی را خلق کنند؛ هم میتوانند مسئله یاب باشند و هم میتوانند مسئلهسازی کنند. یعنی برای جامعه مسائلی را که پیش از این (به این میزان) وجود نداشته به وجود آورده و به مردم حقنه کنند. این قابلیت، از پیمایش اجتماعی تیغی دو لبه میسازد و آن را از ابزاری بیطرف و در خدمت شناخت واقعیت به ابزاری در خدمت منافع و سیاسیکاریها قرار دهد.
محققان اجتماعی برای اینکه واقعیتها را آنگونه هستند توصیف و تفسیر کنند راه طولانی و پیچیدهای در پیش دارند و بهسادگی میتوانند خطا کرده یا دروغ بگویند. این دروغها یا خطاها که یا در چارچوب نظری تحقیق، یا در روش و یا در ساحت تحلیل و تفسیر رخ میدهد، یکی از شیوههای تأثیرگذاری و مدیریت افکار عمومی است.
چگونه میتوان به طرز قانعکنندهای این باور را ایجاد کرد که مردم ایران افسردهاند؟ حتماً یکی از شیوههای آن این است که در گزارشهای متعدد و رسمی اعلام شود که جامعه ایرانی از منظر شادی و نشاط در پایینترین رتبهها قرار دارد. همچنین میتوان مدعی شد خشونت علیه زنان در جامعه ایرانی بیداد میکند و وضعیت حیات فردی و اجتماعی زنان نیز در سطح پایینتری از کشور عربستان قرار دارد. در این صورت به جای آن که واقعیت به شکلی که واقعاً وجود دارد مبنای تصمیمها و قضاوتها قرار بگیرد، واقعیت جدیدی با مضمون این که «ما در بدبختی به سر میبریم» برای مردم خلق میشود.
پروانه سلحشوری نمایندهی سابق اخیراً مدعی شده است که «وضعیت زنان کشور ما بدتر از عربستان است». بی آن که مشخص بشود مبنا و چارچوب نظری این مدعیات چیست؟ چطور اقتباس شده است؟ و بر اساس کدام تحقیقات و در کجا با چه واحد نمونهای و با استفاده از کدام استراتژی پژوهشی، این نتیجه بهدستآمده است؟ و پرسشهایی ازاینقبیل که همواره بیپاسخ میماند.
انتهای پیام/
دیدگاهتان را بنویسید